من علت غیبت تو هستم!
یا اله العاصین!
ای خدای گنهکاران!
میدانم گناه بد است….
کوچک و بزرگش فرقی نمیکند، همین که در برابر تو گستاخی کرده ام و حد و اندازه خود را نگه نداشته ام کافیست …کافیست تا به عدلت مرا مجازات کنی که تو، اشد المعاقبینی….
گاهی فکر میکنم که حتی یک گناه هم کافیست تا مرا به حال خود واگذاری و از نگاه رحیمت محرومم کنی…. چه رسد به کوله بار گناهی که تا امروز برای خود جمع کرده ام…..
راستش را بخواهی…
چند روز پیش با خودم حساب میکردم که در طی هفده سالی که به من لیاقت عبادتت را عنایت کرده ای، اگر روزی تنها یک نافرمانی از من سر زده باشد تا به حال کمترین حد گناهانم شش هزار و دویست و پنج گناه خواهد بود…. اما میدانم که لحظه هایی که تو را از یاد برده بودم بیش از اینهاست….که اگر جز این بود، در حیرت و سرگردانی غیبت ولی ات چنین غوطه ور نبودیم…
گناه به خودی خود بد است… به ارتباطش با نافرمانی تو که نگاه میکنم یبشتر از آن بدم می آید اما وقتی به ارتباط آن با دوری ام از مولایم و صاحب لحظه ها و زمانم می اندیشم، دلم می خواهد زمین دهان باز کند و من را ببلعد… چرا که من دلیل غیبت اویم…
چرا که من با گناهان ریز و درشتم نه تنها آزرده اش ساخته ام که او را در زندان غیبت نگاه داشته ام….
خدایا با امامم چه کرده ام؟؟؟
آیا از این گناه راه توبه و بازگشتی هست؟؟؟
اگر داستان حر و توبه اش در محضر حسینت نبود، هیچگاه باور نمیکردم که برای منِ آلوده به گناه که در مقابل امامم ایستاده ام، راه توبه و انابه باز باشد….
اما چه کنم که هر جای زندگی کم آورده ام بخشی از داستان عاشورا راهگشایم بوده است، مگر جز این است که حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است؟
پس
ای سید و مولای من!
اقرار میکنم که بد کرده ام… که اگر بد کردن من و تک تک مَن های ما شیعیانت نبود، تو هم اکنون در کنج غربت غیبت نبودی… چرا که خود فرمودی:
« وَ لَوْ أَنَّ أَشْياعَنا ـ وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ ـ عَلَى اجْتِماع مِنَ القُلُوبِ فِي الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ
لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقائِنا،
وَلَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا
عَلى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَصِدْقِها مِنْهُمْ بِنا،
فَما يَحْبِسُنا عَنْهُمْ إِلاّ ما يَتَّصِلُ بِنا
مِمّا نُكْرِهُهُ وَلانُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ،
واللّهُ الْمُسْتَعانُ، وَهُوَ حَسْبُنا وَنِعْمَ الْوَكِيلُ،
وَصَلواته عَلى سَيِّدِنَا الْبَشيرِ النَّذيرِ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرِينَ وَسَلَّمَ».(1)
اگر تنها همین گناه که قلبهای دیگران را به سمت تو نکشانده ام، و تو را آشنای دلهایشان نکرده ام، سبب غیبت تو باشد، گناهی کرده ام به وسعت لحظه های حضورم در دنیا و به تعداد انسانهایی که از یُمن ملاقات شما و سعادت دیدار شما محروم گشته اند…
و حالا من با این همه بار گناه چگونه شرم حضور در پیشگاه خداوند متعال را شرح دهم؟؟؟
و چه کسی میتواند برای این حجم گناه، از معبود عالمیان طلب بخشش کند جز خود شما؟
يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئين (2)
اى پدر! براى گناهان ما آمرزش بخواه، كه ما خطا كار بوده ايم
مگر نه این است که شما پدر مهربان ما هستید. پس در برابر خطایمان از خداوند طلب بخشایش کنید و دستهای بلندشده مان را به نشانه یاری بگیرید تا آشنا کنیم دلهایی را که با شما ناآشنایند و آشتی دهیم یادهایی را که با یاد شما قهرند… که هدف ما از حضور در این دنیای مجازی، جز این نبوده است…
يا أَيُّهَا الْعَزيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقينَ (3)
: اى عزيز! ما و كسانمان بينوا شده ايم، و كالايى ناچيز آورده ايم پيمانه را تمام ده، و به ما ببخشاى، كه خدا بخششگران را پاداش مىدهد
*************************
منابع:
(1) و اگر شيعيان ما ـ كه خداوند توفيق طاعتشان دهد ـ در راه ايفاى پيمانى كه بر عهده دارند همدل مى شدند، ميمنت ملاقات ما از ايشان به تأخير نمى افتاد و سعادت ديدار ما زودتر نصيب آنان مى گشت، ديدارى بر مبناى شناختى راستين و صداقتى از آنان نسبت به ما. پس ما را از ايشان باز نمى دارد مگر آنچه از كردارهاى آنان كه به ما مى رسد و ما را ناخوشايند است و از آنان روا نمى دانيم. از خداوند يارى مى طلبيم و او ما را كفايت كرده و وكيل خوبى است و صلوات و سلام خدا بر آقاى بشارت دهنده و بيم دهنده ما، محمّد و خاندان پاك او باد
توقیع شریف امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نقل از :پایگاه اینترنتی جمکران
(2) سوره مبارکه یوسف/97
(3) همان، آیه 88