نگرانیهای پیامبر اعظم بر امت اسلامی
8. واژگونی و بی رنگ شدن ارزش ها
از نگرانی های پررنگ در سخنان معمار بزرگ اسلام، واژگونی ارزش ها و استحاله فرهنگی است. حضرت از روزهایی سخن می گویند که مسلمانان به دلیل کاهلی و جهالت و نیز غفلت از توطئه های دشمنان، همرنگ آنان می شوند و ارزش های گهربار دینی را به فراموشی می سپارند. فراگیری چنین فضایی در جامعه اسلامی، زمینه سرنگونی و تباهی را فراهم می سازد و در برابر پیشرفت های آنان سدّ محکمی به شمار می آید. زمانی که حلال خدا، حرام و حرام او حلال شمرده می شود، نتیجه ای جز ذلت و نابودی در پی ندارد. هنگامی که مسلمان از هویت واقعی خود فاصله بگیرد، به سوی هویت های پوشالی خواهد رفت که بین خود و آن فرهنگ تناسبی نمی بیند و حیرت و سرگردانی روحی، وجودش را تسخیر می کند. روی دیگر سکه این است که هر کدام از مسلمانان، به این آسیب ها توجه کنند و دین خود را با روش های مطمئن، از آفت ها حفظ سازند. در ادامه به برخی سخنان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در این باره می پردازیم:
( «لا تَزالُ هذِهِ الاُمّةُ تَحْتَ یدِ اللّهِ و فی کنَفِهِ ما لَم یداهِنْ قُرّاؤها اُمَراءَها، و لَم یزَک عُلَماؤها فُجّارَها، و ما لَم یهَنِّ خِیارُها أشْرارَها، فإذا فَعَلوا ذلک رَفَع اللّه عَنْهُمْ یدَهُ ثُمَّ سَلَّطَ عَلَیهِمْ جَبابِرَتَهُمْ؛ تا زمانی که قاریان این امت با فرمان روایانش سازش نکنند و علمای آن گنه کارانش را تبرئه و بی گناه معرفی نکنند و نیکان آنان بدانش را پشتیبانی نکنند، دست خدا بر سر این امت خواهد بود و در سایه حمایت او به سر خواهند برد، اما چنانچه این کارها را مرتکب شوند، خداوند دست قدرت خود را از سر آنها بر خواهد داشت و ستمگرانشان را بر ایشان مسلط خواهد کرد». (حمدان، بی تا: ج1: 84)
( «سَیأتی علی اُمَّتِی زَمانٌ لا یبقی مِن القرآنِ إلاّ رَسمُهُ، و لا مِنَ الإسلامِ إلاّ اسمُهُ، یسَمَّونَ بهِ و هُم أبعَدُ الناسِ مِنهُ، مَساجِدُهُم عامِرَةٌ و هِی خَرابٌ مِن الهُدی، فُقَهاءُ ذلک الزَّمانِ شَرُّ فُقَهاءَ تحتَ ظِلِّ السماءِ، مِنهُم خَرَجَتِ الفِتنَةُ و إلَیهِم تَعُودُ؛ به زودی روزگاری بر امت من فرا می رسد که از قرآن جز نوشته هایش و از اسلام جز نامش نمی ماند. خود را مسلمان می نامند، در حالی که دورترین مردم از اسلامند؛ مسجدهایشان [از بنا ]آباد است، اما از هدایت خراب (تُهی) است. فقیهان (دین شناسان) آن روزگار، بدترین فقیهانِ زیر این آسمان کبودند، فتنه و گمراهی از آنها بر می خیزد و [باز ] به آنها برمی گردد». (مجلسی، 1403: ج2: ح14: 109)
( «سَیأتِی علی اُمَّتِی زمانٌ تَخبُثُ فیهِ سَرائرُهُم، و تَحسُنُ فیهِ عَلانِیتُهُم طَمَعا فِی الدنیا، لا یریدُونَ بهِ ما عندَ اللّه رَبِّهِم، یکونُ دِینُهُم رِیاءً، لا یخالِطُهُم خَوفٌ، یعُمُّهُمُ اللّه مِنهُ بعِقابٍ فَیدعُونَهُ دُعاءَ الغَریقِ فلا یستَجِیبُ لَهُم! به زودی زمانی بر امت من می آید که درون هایشان پلید است و ظاهرشان را نیکو می سازند و انگیزه شان در این ظاهرسازی طمع دنیاست، نه کسب آنچه [از رضایت و ثواب] نزد پروردگارشان، خداست. دینشان ریایی است و خوفی [از خدا] با وجود آنها آمیخته نیست. خداوند کیفری از خود را شامل حال همه آنها می کند و آنها او را مانند دعای غریق می خوانند، اما دعایشان به اجابت نمی رسد. » (کلینی، 1401: ج8: ح476: 306)
( «یأتی زَمانٌ علی اُمَّتی اُمَراؤهُم یکونُونَ علَی الجَورِ، و عُلَماؤهُم علَی الطَّمَعِ، و عُبّادُهُم علَی الرِّیاءِ، و تُجّارُهُم علَی أکلِ الرِّبا، و نِساؤهُم علَی زِینَةِ الدنیا، و غِلمانُهُم فِی التَّزویجِ، فعِندَ ذلک کسادُ اُمَّتی ککسادِ الأسواقِ؛ زمانی بر امت من می آید که زمام دارانشان ستمگرند و عُلمایشان طمع کار و عابدانشان ریاکار و بازرگانانشان، رباخوار و زنانشان در پی زیور دنیا و پسرانشان در تزویج. در چنین روزگاری [بازار] امت من، مانند کسادی بازارها، کساد و بی رونق است». (الشعیری، 1414: ح997: 356)
( «یأتِی علَی الناسِ زَمانٌ لا یبالی الرجُلُ ما تَلِفَ مِن دینِهِ إذا سَلِمَت لَهُ دُنیاهُ؛ زمانی بر مردم می آید که اگر دنیای مرد به سلامت باشد، از بین رفتن دینش برای او اهمیتی ندارد». (مجلسی، 1403: ج 77: ح136: 157)
( «یأتی علَی الناسِ زَمانٌ یکونُ الناسُ فیه ذِئابا، فَمَن لم یکن ذِئبا أکلَتهُ الذِّئابُ؛ زمانی بر مردم می آید که در آن زمان مردم گرگ هستند. بنابراین، اگر کسی گرگ نباشد، گرگ ها او را می خورند». (ابن شعبه حرّانی، 1404: 54)
( «یأتی علَی الناسِ زَمانٌ إذا سَمِعتَ باسمِ رَجُلٍ خَیرٌ مِن أن تَلقاهُ، فإذا لَقِیتَهُ خَیرٌ مِن أن تُجَرِّبَهُ، و لو جَرَّبتَهُ أظهَرَ لک أحوالاً، دِینُهُم دَراهِمُهُم، و هِمَّتُهُم بُطونُهُم، و قِبلَتُهُم نِساؤهُم، یرکعونَ للرَّغیفِ و یسجُدُونَ للدِّرهَمِ، حَیاری سُکاری لا مُسلِمینَ و لا نَصاری؛ زمانی بر مردم می آید که اگر نام کسی را بشنوی، بهتر از این است که او را ببینی و اگر او را ببینی، بهتر از این است که وی را بیازمایی. چه اگر او را بیازمایی، حالاتی [ناخوشایند] بر تو آشکار کند. دین آنها درهم هایشان است و همّ و غمشان، شکم هایشان و قبله شان، زنانشان. برای گرده ای نان، خم می شوند و برای درهم، به خاک می افتند. سرگشته اند و مست. نه مسلمانند و نه ترسا». (مجلسی، 1403: ج74: ح31: 166)
( «یأتی علَی الناسِ زَمانٌ الصابِرُ علی دِینِهِ مِثلُ القابِضِ علَی الجَمرَةِ بِکفِّهِ، (فإن کانَ فی ذلک الزَّمانِ ذِئبا و إلاّ أکلَتهُ الذِّئابُ)؛ زمانی بر مردم می آید که شکیبای بر دین، مانند کسی است که اخگری را در کف خویش گرفته باشد. در آن زمان اگر انسان گرگ باشد [می تواند زندگی کند]، وگرنه گرگ ها او را می خورند. » (نوری، 1407: ج12: ح14215: 330)
( «و الذی بَعَثَنی بالحَقِّ لَیأتی علَی الناسِ زَمانٌ یستَحِلُّونَ الخَمرَ یسَمُّونَهُ النَّبیذَ، علَیهِم لَعنَةُ اللّهِ و المَلائکةِ و الناسِ أجمَعینَ؛ سوگند به آنکه مرا به حق برانگیخت، قطعاً زمانی بر مردم فرا می رسد که شراب را حلال شمرند و نام نبیذ روی آن می گذارند. لعنت خدا و همه فرشتگان و مردم بر آنان باد». (مجلسی، 1403: ج77: ح1: 102)
( «یأتی علَی الناسِ زَمانٌ یخلُقُ القرآنُ فی قُلوبِ الرِّجالِ کما تَخلُقُ الثِّیابُ علَی الأبدانِ؛ روزگاری بر مردم بیاید که قرآن در دل های مردم کهنه و فرسوده شود، همچنان که لباس ها بر بدن ها کهنه و فرسوده می شود». (حمدان، بی تا: ج1: 317)
( «سیأتی زَمانٌ علی اُمَّتی لا یعرِفُونَ العُلَماءَ إلاّ بثَوبٍ حَسَنٍ، و لا یعرِفُونَ القرآنَ إلاّ بصَوتٍ حَسَنٍ، و لا یعبُدُونَ اللّهَ إلاّ فی شَهرِ رَمَضانَ، فإذا کانَ کذلِک سَلَّطَ اللّه علَیهِم سُلطانا لا عِلمَ لَهُ، و لا حِلمَ لَهُ، و لا رَحمَ لَهُ؛ به زودی زمانی بر امت من بیاید که علما را جز به لباس نیکو نشناسند و قرآن را جز به صدای خوش و خدا را جز در ماه رمضان عبادت نکنند پس هرگاه چنین زمانی فرارسد، خداوند فرمان روایی بر آنان مسلط گرداند که نه علم دارد و نه بردباری و نه رحم». (الشعیری، 1414: ح998: 356)
( «أیها النّاسُ، إنَّ بَینَ یدَی السّاعَةِ اُمورا شِدادا، و أهوالاً عِظاما، و زَمانا صَعبا یتَمَلَّک فیهِ الظَّلَمَةُ، و یتَصَدَّرُ فیهِ الفَسَقَةُ، و یضامُ فیهِ الآمِرونَ بِالمَعروفِ، و یضطَهَدُ فیهِ النّاهونَ عَنِ المُنکرِ، فَأعِدّوا لِذلک الإیمانَ، و عَضّوا عَلَیهِ بِالنَّواجِذِ، وَ الجَؤُوا إلَی العَمَلِ الصّالِحِ و أکرِهوا عَلَیهِ النُّفوسَ تُفضوا إلَی النَّعیمِ الدّائمِ؛ ای مردم! همانا پیشاپیش قیامت، اموری دشوار و هول و هراس هایی بزرگ و زمان های سخت است. در آن زمان ستمگران زمام دار می شوند و نابکاران منصب دار، به امرکنندگان به معروف ستم می شود و نهی کنندگان از منکر، زیر فشار قرار می گیرند. پس ایمان را برای آن روز آماده سازید و بر آن سخت شکیبایی ورزید و آن را به کار نیک و شایسته پناهنده سازید و جان ها را بر [پذیرش] آن مجبور گردانید تا به نعمت جاویدان دست یابید». (دیلمی، 1414: ح33: 343)